سلام. نزدیک دو سال هست که ازدواج کردم و تو این دو سال روزهای خیلی بدی داشتم. همسرم شدیدا لجباز هست و اگر موضوعی باب میلش نباشه دنیا رو سر من خراب میکنه. دو این دو سال ده ها بار اتفاق افتاده که با هم دعوامون شده و برای اینکه دعوا ادامه دار نشه من سعی کردم سکوت کنم اما همسرم کل خونه رو بهم میریزه و ظرف ها رو هم میشکنه و جیغ و فریاد میکنه و من برای اینکه جلوش رو بگیرم مجبورم دستها و پاهاشو بگیرم و دهانشو با دستم نگه دارم. خیلی از اوقات هم لباس میپوشه از خونه میره بیرون. فرق نمیکنه وسط روز باشه یا ساعت دو نیمه شب. شغل بنده آزاده و چند وقتی هست دچار مشکل شدم اما اصلا توجه نمیکنه و همیشه از من طلا میخواد و با اینکه من هر ماه تمام درآمدم رو میدم بهش وی باز هم در طول ماه از من طلب پول میکنه و اصلا منو درک نمکنه. من همیشه با خانوادش با احترام کامل برخورد میکنم ولی همسرم میانه خوبی با خانواده من نداره. فقط کافیه من یک لبخند به مادرم بزنم ، دنیا رو برام زندون میکنه اما خودش هر روز با پدر و مادرش تلفنی کلی صحبت میکنه ولی نمیتونه ارتباط من با خانوادم رو ببینه. تو تمام مراسمات برای خانوادش هدی های خوب میخره ولی رای خانواده من با اکراه چیزی میخره. تو این دو سال سکه طلا ، انگشتر ، سه میلیون پول ، گوشی موبایل و کلی هدیه دیگه خریده برای خانوادش اما بهترین هدیش برای خانواده من صدهزار تومن پول بوده. البته الان کارم به جایی رسیده که این موضوعات اصلا برام مهم نیست و فقط به این فکر میکنم که چکار کنم شبها کمی آرامش داشته باشم. زندگیم جهنم شده. لطفا کمکم کنید . خیلی نیازمندم. ممنون